ماهنوزسبزیم

آیت‌الله حائری:شاهد پدیده نوظهور غفلت خواص هستیم

عضو هیئت رئیسه‌ مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه شاهد پدیده نوظهور بصیرت مردم و غفلت خواص هستیم، گفت: علت این مطلب این است که برخی از خواص، مسئولیت‌هایی داشتند که حق آن مسئولیت ادا نشده است.

به گزارش فارس، آیت‌الله محی‌الدین حایری‌شیرازی استاد حوزه علمیه و عضو هیئت رئیسه‌ مجلس خبرگان رهبری و آیت‌الله قربانعلی دری نجف‌آبادی امام جمعه اراک و عضو مجلس خبرگان در "رادیو گفتگو " به بررسی فرمایشات مقام معظم رهبری درباره مسئولیت سنگین خواص در فتنه پرداختند که متن این گفتگو به شرح ذیل است:


* رادیو گفتگو: مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولین شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و رؤسای ستادهای ملی فجر سراسر کشور فرمودند "در دوران فتنه و غبار‌آلود بودن فضا وظیفه همه به خصوص خواص‌‌، موضع‌گیری شفاف و پرهیز از سخنان و مواضع دو پهلوست. " رهبر معظم انقلاب در سخنان امروز خود اشاره کردند که خواص از موضع‌گیری‌های دوپهلو خودداری کنند. این فرموده مقام معظم رهبری ناظر بر کدام خواص است و چرا ایشان به این موضوع اشاره کردند؟

- آیت‌الله دری نجف‌آبادی: در آستانه ماه شریف بهمن و در آستانه دهه مبارک فجر قرار داریم؛ سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و 22 بهمن. از هم اکنون باید آمادگی حکیمانه و وحدت آفرین و دشمن شکنی برای برگزاری بهتر 22 بهمن داشته باشیم. 22 بهمن یک سرمایه عظیم اسلامی و ملی و انقلابی برای ملت بزرگوار ماست. برای اینکه این زمینه‌ها فراهم شود بیش از هر چیز باید برخی از اتهاماتی که در 7،8 ماه گذشته در مورد انتخابات بوجود آمده برطرف شود. در رأس ابهام‌زدایی‌ها و اقداماتی که باید صورت گیرد، فرهیختگان، نخبگان سیاسی، نخبگان اجتماعی‌، جریان‌های مختلف، احزاب، تشکل‌های گوناگون، شخصیت‌های سیاسی، شخصیت‌های ملی، شخصیت‌های روحانی، شخصیت‌های دانشگاهی، شخصیت‌های مذهبی، شخصیت‌های حوزوی و همه باید در برابر این حوادث موضع شفاف و روشنگرانه‌ای داشته باشند و از هر‌گونه موضع‌گیری و برخوردی که خدای ناکرده باعث ابهام می‌شود، جلوگیری کنند. جریان جامعه ما باید یکپارچه، پشت سر رهبری و در حفظ اصول و ارزش‌های اسلامی و 22بهمن و هویت اسلام و انقلابی ملتمان بتواند وظیفه خود را انجام دهد.

طبیعی است برخی جریان‌ها در این فاصله همچنان به موضع‌گیری‌ها یا بیانیه‌ها و سخنان خود ادامه دهند‌ که گاهی دوپهلو و‌ گاهی مبهم بوده، روشنگری نکرده‌اند که اگر احیاناً برخی افراد دچار ابهام هستند، رفع ابهام شود. این مسئله در رابطه با خواص مطرح است. در مورد توده مردم که مطرح نیست، توده مردم پیروی می‌کنند از خواص جامعه. چه خواص تشکل‌های گوناگون باشند، چه حوزوی‌ها باشند، چه علما باشند، چه دانشگاهیان باشند، چه سیاسیون باشند، چه تشکل‌های رسمی باشند و چه تشکل‌های غیر رسمی باشند. آنها هستند که باید در چنین ماجرای فتنه آلود و مبهمی‌، با نظرات قاطع خود رفع ابهام کنند. مخصوصاً بعد از حوادث عاشورا جای ابهامی برای احدی باقی نمانده. همانطور که رهبر انقلاب فرمودند مردم در 9 دی مواضع خود را به صورت شفاف اعلام کردند. اقلیت‌های معاندی اگر هستند، حساب معاندین از حساب ملت ما جداست. اگر اکثریت‌ها هستند که اکثریت ملت یکپارچه است‌، جذب نیز بر مبنای اکثریت است. مدارا با اکثریت است، همانطور که در فرمایشات مقام معظم رهبری‌ به کرات آمده.‌ حرکت مردم یکپارچه، پشت سر رهبری و پشت سر امام، و اهداف و آرمان‌های امام هم امنیت ملی را تأمین می‌کند، هم دشمنان را مجدداً مأیوس می‌کند، هم دوستان را مجدداً امیدوار می‌کند، هم فضای جامعه ما را به فضای آرامش بخش، آسایش بخش، امن و راحت برای بقیه افراد تبدیل می‌کند. بنابراین موضع‌گیری خواص در این رابطه بسیار کارساز و مؤثر خواهد بود.

* رادیو گفتگو: رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود اشاره داشتند که جمهوری اسلامی، با خواست و ایمان مردم شکل گرفته. برای حضور مردم در تمامی عرصه‌ها چه تدابیری باید از سوی مسئولین نظام اندیشیده شود؟

- آیت‌الله دری نجف‌آبادی: به نظر من از بهترین اقدامات این است که اولاً مسئولین نظام، نزاع‌ها و تناقضات و اختلاف سلیقه‌‌‌ها را به تریبون‌ها و غیر تریبون‌ها و سطح توده مردم و سطح سایت‌ها نکشند. اگر اختلافات جزیی هم وجود دارد این اختلافات را در درون خود حل کنند، یا صرف نظر کنند. قرآن کریم نهی از تنازع می‌کند (با یکدیگر نزاع نکنید، اگر نزاع کردید موجب سستی شما می‌شود و دین و دنیای شما از بین می‌رود).دشمنان منتظرند ما با هم اختلاف جزئی داشته باشیم، آنها هم آن را هزار برابر بزرگتر کنند که در داخل ایران اختلاف است، انقلاب مخملی در حال وقوع است، به یقین آمریکایی‌ها منتظر نشسته‌اند تا پهلوی فردا بیاید. از طرف دیگر باید هر چه بیشتر سعی کنیم که اعتماد عمومی را جلب کنیم‌. مقام معظم رهبری در سخنان قبلی خود فرمودند: رؤسای سه قوه، رئیس مجمع تشخیص و دیگران کسانی هستند که مورد اعتماد مردم هستند و در رأس اعتماد هم اعتماد به خود مقام معظم رهبری است. این روحیه اعتماد به مسئولین و اعتماد به نظام نباید آسیب ببیند. نکته سوم کارآیی نظام است. دولت، مجلس، قوه قضائیه باید در همه عرصه‌های خدمت و عرصه‌های مسئولیت‌، گام‌های بلندتری‌ بردارند، تلاش‌های مضاعفی انجام دهند، مردم را بیشتر امیدوار کنند. در برابر مسائل اشتغال، مسائل بیکاری، مبارزه با مواد مخدر، فساد، فحشاء، منکرات، هر یک از این ارگان‌ها رسالت بسیار عظیمی دارند. دستگاه قضائی موجب شود مردم اعتماد بیشتری کنند، به عدالت دستگاه قضائی 100درصد اطمینان کنند. دستگاه اجرایی باید در مورد سن اشتغال، غیراشتغال، خدمت به مردم، مضاعف در مضاعف انجام وظیفه کنند. دستگاه قانونگذاری که نظارت بر حسن ‌جریان‌ها امور را به عهده دارد. این اعتماد‌سازی سرمایه بسیار بزرگی است. مردم ما هم مردم بسیار خوب و شایسته‌ای هستند، این اعتمادسازی هم کمک می‌کند که مردم بیشتر رغبت پیدا کنند و اعتماد کنند.

* رادیو گفتگو: رهبر معظم انقلاب در سخنان امروز خود اشاره به وظایف خواص داشتند و اینکه باید از موضع‌گیری دو پهلو در شرایط فعلی خودداری کنند. چرا در شرایط سیاسی موجود برخی خواص مواضع مبهم و دو پهلو اتخاذ کردند؟

- آیت‌الله حایری‌شیرازی: مقدمتاً بگویم در صدر اسلام برخی اوقات مسائلی پیش آمد که خواص غفلت کردند و نتیجه ‌این شد که در عاشورا، امام زمان به شهادت رسید، سر او را بر سر نی زدند و کسانی که به چنین جنایتی دست زده بودند گمان می‌کردند یک عبادت بزرگی کردند. رئیس آنها در روز نهم‌ گفته‌ بود: ای سواران خدا سوار شوید و به بهشت شما را بشارت می‌دهم، اگر به دست اصحاب حسین کشته شوید به بهشت می‌روید اگر آنها را هم بکشید به بهشت می‌روید . مردم هم مسلمان شده بودند که به فلاح برسند؛ به آنها گفته شده بود: قولو لا اله الاالله تفلحو، بنابراین آنها هم می‌گفتند لااله الاالله؛ اما چه فلاحی؟!! اینها مشکلشان ضعف بصیرتشان بود. علی (ع) را در ‌لحظاتی که‌ پیروزی قاطع ایشان در پیش بود، مجبور کردند که جنگ را تعطیل کند و مسئله قرآن سرنیزه شدن را به عنوان اینکه شمشیر کشیدن به روی قرآن گناه است، علی (ع)را مجبور به قبول حکمیت کردند. نتیجه آن این شد که معاویه 19سال آنها را از نور به ظلمت ببرد و می‌گفت پیدایش بنی‌هاشم یک بازی بیشتر نبوده. شعرهای روانی می‌گفت که بر زبان‌ها جاری می‌شد که نه وحی نازل شده و نه چیزی‌. اینها نتیجه ضعف بصیرت بود و ضعف بصیرت نتیجه سکوت خواص است.

رهبری می‌فرمایند: اگر می‌خواهید از این معبر عبور کنیم، خواص وظایف خود را بیان کنند تا مردم بصیرت لازم را بدست آورند و با این بصیرت از این مقطع به سلامت عبور کنند. علی(ع) را تحت عنوان برون رفت از جنگ با معاویه به این حکمیت رساندند. رهبری می‌گوید اگر قرار است مذاکره‌ای پیش نیاید و این راه که از بهمن و پیروزی 22 بهمن حاصل شده، ادامه یابد خواص باید شفاف سخن بگویند تا مردم بصیرت بیشتری یابند. الحق مردم، مردم آگاهی هستند، ما شاهد پدیده نوظهوری هستیم، پدیده بصیرت مردم و غفلت خواص ا‌ست. علت این مطلب این است که برخی از خواص، مسئولیت‌هایی داشتند که حق آن مسئولیت ادا نشده، دل مرده و فهم گرفته شده. اما عوام چون مسئولیتشان سنگین نبود توانستند حقش را ادا کنند. مانند این است که یک نفر با یک بند از چاهی آب می‌کشد، خطر گسیختن برای بندی وجود دارد که ظرف بزرگ بر آن آویخته شده. بند استعاره‌ای از مسئولیت خواص سنگین است.


ارسال شده در توسط فریده زندگانی
شهید علی‌محمدی عضو بسیج اساتید بود .

بسیج دانشجویی پردیس علوم دانشگاه تهران با صدور بیانیه‌ای در خصوص ترور استاد برجسته دانشکده فیزیک تاکید کرد: مسعود علی محمدی استاد برجسته علمی رشته ذرات بنیادین و عضو بسیج اساتید دانشکده فیزیک دانشگاه تهران بود.

به گزارش فارس، بسیج دانشجویی پردیس علوم دانشگاه تهران در پی ترور استاد برجسته دانشکده فیزیک توسط منافقین بیانیه‌ای به شرح ذیل صادر کرد: صبح امروز یکی از استادان برجسته دانشگاه تهران طی انفجار بمبی در جلوی درب منزل خود به شهادت رسید، مسعود علی محمدی استاد برجسته علمی رشته ذرات بنیادین دانشکده فیزیک دانشگاه تهران و عضو بسیج اساتید دانشگاه فیزیک، یکی از دانشمندان هسته‌ای کشور بود که امروز به دست جوخه‌های ترور و منافقین کوردل وابسته به دستگاه‌های جاسوسی غرب به شهادت رسید. خوشا به حالش و بدا به حال ما که با باز شدن درب شهادت هنوز به خیل این قافله رستگاران نپیوسته‌ایم. بسیج دانشجویی پردیس علوم دانشگاه تهران این فاجعه دردناک را به حضرت صاحب‌الزمان (عج) و رهبر عظیم‌الشان انقلاب اسلامی، خانواده آن شهید بزرگ و همچنین تمامی اساتید انقلابی، دانشجویان متعهد و دلسوز کشور و به جامعه علمی و دانشگاهی کشور تسلیت عرض کرده و آرزوی صبر جمیل برای آنان مسئله داریم و برای روح آن شیهد بزرگوار علو مقام را از پیشگاه خداوند منان خواستار است.

در ذیل به چند نکته در این باب اشاره خواهیم کرد:
1) از دستگاه امنیتی کشور و وزارت اطلاعات خواستار پاسخگویی سریع به این اهمال کاری‌های اخیر هستیم، ماجرای دزدیده شدن دانشمند هسته‌ای در عربستان و اهمال کارهایی از این قبیل از این دستگاه امنیتی غیرقابل قبول است، بسیج دانشجویی پردیس علوم دانشگاه تهران خواستار پاسخگویی مسئولان این دستگاه به پرسش‌ها و پرسش‌هایی از این قبیل است.

2) با توجه به بیانات اخیر مقام عظمای ولایت، امام خامنه‌ای و تمام شدن حجت بر مسئولان نظام جای این سئوال برای ملت عظیم ایران باقی است که چرا مسئولان سه قوه، به ویژه قوه قضائیه، اقدام موثری برای کور کردن چشم فتنه انجام نمی‌دهند. اعتقاد ما برای این است که عدم رسیدگی قاطعانه قوه قضائیه به فتنه‌های اخیر باعث گستاخی بیش از اندازه عوامل فتنه و دست زدن به این گونه جنایات می‌شود. عدم برخورد با آشوبگران و هتاکان در اذهان ملت بابصیرت ایران این تصور را ایجاد می‌کند که دست‌هایی پنهان در دستگاه قضائی با آنها همکاری می‌کند.

3) سئوال دیگر اینکه آیا تنها برای بعضی آقازاده‌ها باید تدابیر امنیتی لازم انجام گیرد، آیا دانشمندان هسته‌ای کشور را نباید تحت تدابیر امنیتی حفظ نمود؟!

4) بی شک منشا این نوع قضایا در ناآرامی هایی است که سران فتنه در ماه‌های اخیر، خاصه روز عاشورا دست بدان زده‌اند. آیا وقت آن نرسیده است که اقدام جدی در قبال برخورد قاطع با این هتاکان به دین و نظام انجام گیرد؟

5) زمزمه‌های و شایعاتی از عوامل بازیچه فتنه‌گران در دانشگاه به گوش می‌رسد که درصدد به تاخیر انداختن امتحانات ترم جاری هستند، لذا از مسئولین دانشگاه تهران خواستاریم نسبت به بدون تاخیر برگزار شدن امتحانات اقدامات لازم و در صورت نیاز برخوردهای لازم را به عمل بیاورند.


ارسال شده در توسط فریده زندگانی
أین عمار؟ واحد شبانه‌روزی انقلاب اسلامی

 1) این چهار نفر و نصفی

«خودتان بودید. خودتان خیابان‌ها را بستید، اموال مردم را آتش زدید، ماشین‌ها را، امکانات شهری را، خودتان مسجد را آتش زدید، طرفداران ما نبودند.»

می‌گویند آنها که نمازجمعه سبزی را به‌طور مختلط، با کفش و جابه‌جا «دست در دست هم به مهر» به‌جا آوردند، هواداران ما نبودند، آنها که با آرمان امام در دفاع از مردم فلسطین و بقیه مسلمانان جهان جنگیدند، آنها که بسته بسته آب معدنی و تنقلات بینشان توزیع شد تا مبادا کسی فکر کند در جمعه ماه رمضان روزه‌اند، آنها هم ما نبودیم. آنها که شیشه‌های ماشین خلق‌الله را شکستند و به منطقه جنوب خیابان آزادی -به جرم رأی ندادن به کاندیدای سبز- حمله کردند، آنها هم ما نبودیم. عکس امام را هم خودتان پاره کردید و گردن ما انداختید. به امام حسین(ع) هم ما اهانت نکردیم، لابد یک عده را خودتان آورده¬اید.

بعد هم که چند نفر از جماعت «رقصنده در عاشورا» دستگیر می¬شوند، وامصیبتا سر می¬دهند که چرا گرفتید؟ و مردم ایران را آزاد کنید و از این حرف¬ها.

می‌گویند «قاطعان طریق» که راه رفت¬وآمد مردم ساکن بلد مسلمانان را بستند و آرامش خاطرشان را به‌هم زدند، آنها که چوب دست گرفتند، به پلیس حمله کردند، اتوبوس‌های مردم را از بین بردند، علیه انقلاب اسلامی شعار دادند، آنها هم ما نبودیم.

یکی می‌گفت اگر این جماعت را از میان کسانی که به هواداری‌شان به مناسبتی توی خیابان می‌آیند، از میان این 4 نفر و نصفی «سبز به دستان» کنار بگذاریم، چه کسی باقی می‌ماند که نشانه‌ای از ادامه جریان اقلیت مدعی اعتراض سراسری به نفع بی¬بی¬سی قدیس و صدای پاک آمریکا باشد؟

2) استادیوم آزادی، میدان هفت‌تیر

یکی از روزهای شلوغ بعد از انتخابات، یکی نشسته بود توی تاکسی می‌گفت جمعیت میلیونی را دیدید؟ کل میدان هفت‌تیر، همه آمده بودند، اقلا یک میلیونی می‌شدند. راننده گفت تا به حال استادیوم آزادی رفتی؟ طرف گفت بله که رفتم، من همه بازی‌ها -همه‌اش که نه- ولی خیلی رفتم، چطور؟ پرسید چقدر توی استادیوم آدم جا می‌شود؟ گفت خیلی، صد هزار نفر، صد و بیست هزار نفر. راننده گفت تو بگو صد و پنجاه هزار نفر، اگر توی خود زمین چمن هم آدم باشد. ها؟ گفت بله، شاید هم بیشتر. سر چهارراه ولیعصر، پشت چراغ ایستاد که: حالا میدان هفت‌تیر از استادیوم آزادی بزرگ‌تر است.

3) خودم شمردم!

همین‌طور شوخی و جدی گفتند دوشنبه 25 خرداد، 3- 5/3 میلیون نفر آدم آمده بودند میدان آزادی، خیابان انقلاب. تا به حال مکه رفته‌اید؟ فیلم‌هایش هست، تماشا کنید. در روزهای حج واجب، 3 میلیون نفر -کمتر و بیشتر- توی عرفات و مشعر و منا جمع می‌شوند. سرتاسر بیابان‌هایی به آن وسعت، توی چادرها، توی رفت¬وآمد بین این همه‌جا و همه این بیابان از پر شدن جمعیت 3 میلیونی زایران خانه خدا جای سوزن انداختن نیست. حالا سرزمین محل برگزاری اعمال حج بزرگ‌تر است یا دور میدان آزادی و خیابان انقلاب؟

4) ذوق نکنید

دکتر حسین افخمی می‌گفت وقتی انتخاباتی برگزار می‌شود که دو سوی اصلی آن در یک شهر بزرگ مثل تهران، کمتر و بیشتر از 2 میلیون رأی دارند، از هر طرف یک عده بیایند، خیابان‌ها بند می‌آید. جمعیت توی خیابان‌های شهری که توی روزهای عادی هم شلوغ و پررفت و آمد است، به چشم می‌آید. به‌خصوص که شعاری چیزی بدهند، سروصدایی کنند.

اگر کسی تجربه معقولی در نظارت بر اتفاق‌های سیاسی و اجتماعی، حتی آیین رمضان و محرم داشته باشد، از دیدن این چیزها و جمعیتی که «زیاد» به حساب می‌آید، ذوق نمی‌کند.

5) طغلب قطعی است!

چرا جز بعضی بخش‌های شمالی پایتخت، کسی با معترضان و آتش‌بزن‌ها همراه نیست؟ صدای هیچ وقت الله‌اکبر شبانه و مقطعی -هر شب ساعت 10 با هماهنگی محسن سازگارا- در میدان خراسان و خیابان آزادی و سه‌راه افسریه و شهرری و نازی‌آباد و جیحون و گرگان و میدان امام حسین و هزاران محله دیگر -حتی در تهران- به گوش نرسید؟

یعنی کاندیدای مدعی تقلب در این بخش‌های پایتخت، رأیی نداشته است؟ ساکنان شهرهای کوچک و بزرگ دیگر و روستاها با جمعیت مجموع بسیار فراوان‌تر از تهران، آبی برای «ستاد یادآوری مناسبت‌های تقویمی» گرم نکردند. نکند واقعا تقلب گسترده‌ای صورت گرفته و همین رقم اعلام شده برای کاندیدای دوم انتخابات، حاصل تلاش‌هایی برای پیروزی غیرواقعی او در انتخابات باشد؟ اگرنه، این 13 میلیون نفر یا بقیه هواداران فرضی که «رأیشان را دزدیدند» و «دارند باهاش پز می¬دند»، همه که در «تهران شمالی» زندگی نمی‌کنند. می‌کنند؟

6) ای تهران؛ ای مرز پرگهر!

می‌خواهید کار میدانی کنید، آمار بگیرید، دور بچرخید. در شهرهای مختلف و روستاها -ببخشید نام این موجود نالایق را دوباره می‌گویم- کسانی که به نفر اول و دوم و سوم و رأی‌های باطله، حتی به نفر پنجم رأی داده‌اند، به نتیجه انتخابات اعتراضی ندارند. مثل کسانی که در دوره‌های مختلف انتخابات، ریاست‌جمهوری و مجلس و شورا و خبرگان به کسانی رأی داده‌اند و نظر آنها یا دیگران به کرسی نشسته است. چرا؟

چه کنیم که اکثریت جمعیت موجود بر نفی و حذف مدل اشرافی و سلطنتی نگاه به مردم، جامعه و تاریخ اصرار کرده است؟ و چرا؟

7) رازهار نهفته تئوری «پسر - داماد»

شش ماه از انتخابات 22 خرداد گذشته و یکی از سئوال‌هایی که در هیاهوی بعد از انتخابات و تجمع‌ها و بازداشت‌ها و دادگاه‌ها و حمایت‌ها و پاسخ‌ها، بی‌جواب ماند، این سئوال اساسی است که از کجا می‌شود فهمید مردم کدام استان به پسرهایشان رأی می‌دهند و چه ویروس و آلرژی و سندرمی رأی آنها را به طرف دامادشان سوق می‌دهد؟ این سئوال تاریخی را چه کسی باید پاسخ بدهد که مردم شریف لرستان، چرا پسر خودشان را می‌گذارند و به دامادشان رأی می‌دهند و آذری‌زبان‌ها این کار را نمی‌کنند؟

مردم اصفهان و بوشهر و اهواز و زابل و دامغان و جاهای دیگر چطور؟ آنها با کدام تئوری دوره جاهلیت رأی می¬دهند؟

آی جماعت؛ چه کسی باید به سئوال‌های ما جواب بدهد؟ هان؟

8) موز نیم متری، جمعیت میلیونی

چند سال پیش که انتقاد از ریخت‌وپاش در همایش‌های فرهنگی و غیرفرهنگی داغ بود، یکی نشسته بود که: توی فلان همایش دانشگاه فلان شهرری، نبودید ببینید چه بیت‌المالی ریختند توی جوق آب! توضیح می‌داد کادو چه داده‌اند و غذا چه آورده‌اند و چه میوه‌هایی، جمع سر تکان می‌دادند و تأسف و... طرف درآمد که موز آورده بودند بین خلق‌الله پخش می‌کردند، هر یکی نیم متر. صدای یکی درآمد که یا نمی‌دانی نیم متر چقدره، یا فکر می‌کنی ما به عمرمان موز ندیده‌ایم!

یکی از روزهایی که برادران و خواهران فیس‌بوک و بالاترین اعلام جهاد کرده بودند که فلان‌جا جمع شوید که «به این دیکتاتورها راه و رسم دموکراسی یاد بدهیم!» بعد از تجمع، یکی از سایت‌های خبری -که آن موقع هنوز فیلتر نشده بود- نوشت «حضور بیش از 2 هزارنفر در تجمع میلیونی امروز»!

9) رویکرد مناسبتی به کاریکاتور انقلاب

دوست ما، کمی بالاتر از باغ تابستانی سفارت انگلیس ساکن است. خیابان شریعتی، بالاتر از... با نگرانی می‌گفت چند روز بود سروصدایی نمی‌آمد، دوباره شب هر مناسبتی، 13 آبان، 16 آذر، اینها الله‌اکبر می‌گویند و فلان و بهمان.

یکی گفت این حضرات باذوق -بزرگ‌ترهایشان را می‌گفت- خود انقلاب را هم با همین «رویکرد مناسبتی» به این شرایط فرهنگی رسانده‌اند که رسانده‌اند، حالا این‌که کاریکاتور آن است. همین دوستان که می‌گویند دهه اول انقلاب همه کارها به دست ما بود و یک امامی هم بود که کاری نداشت البته، خود ما انقلاب و جنگ و اسلام و بقیه چیزها را از گزند بچه-مسلمان‌های طرفدار انقلاب امام خمینی حفظ کردیم!

10) یک انقلاب شبانه‌روزی

سیدعباس میرهاشمی، عکاس انقلاب و جنگ که مسئول انجمن عکاسانی با همین نام هم هست، می‌گفت توی محله نازی‌آباد دیدیم محله و مسجد و همه‌چیز مال ماست، آن وقت 4 تا جوجه توده‌ای و چریک فدایی هر روز عصر بساط می‌کنند و کتاب‌هایشان را می‌فروشند و مجله پخش می‌کنند و با مردم حرف می‌زنند، دیدیم نمی‌شود. یک چادر علم کردیم جلو مسجد و کتاب‌های مطهری و بهشتی و دستغیب را آوردیم چیدیم روی میز. به هوای این کتاب‌ها با مردم حرف می‌زدیم و از انقلاب اسلامی بچه‌های جنوب شعر دفاع می‌کردیم. می‌گفت شد که یک هفته- ده روز خانه نرفته بودم. صبح‌ها می‌رفتیم مدرسه و دبیرستان -و بعضی بعدازظهرها- و با هم شیفت عوض می‌کردیم و شب‌های توی همان چادر می‌ماندیم که هواداران آزادی اندیشه و بیان آن را از بین نبرند. می‌گفت پدرم یک قابلمه غذا آورده بود برای بچه‌ها. ریختیم و غذا را خوردیم. سلام و علیکی کرد و آفرین و مرحبایی و «مادرت گفت مواظب خودت باش.»

این فقط یک نمونه از کارهایی است که بچه مسلمان‌های طرفدار انقلاب امام خمینی، شبانه‌روز برای حفظ و بقای انقلاب اسلامی کرده‌اند. اگرچه مدیرهای تازه به دوران رسیده و بازنشسته‌های به کمین نشسته، «ادامه انقلاب اسلامی» را نشانه سبک‌سری بدانند و از عبارت «انقلابی» به عنوان دشنام استفاده کنند.


ارسال شده در توسط فریده زندگانی


ارسال شده در توسط فریده زندگانی
من مستأجر نیستم خانه‌ام بیت رهبری است

 

چهارشنبه / اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ همان اتوبوسی بود که پدرم را برد جبهه/ پلاک اتوبوس / ایران 11 نبود/ نه از آن قدیمی‌ها بود/ نه از این لیزری‌ها / پلاک اتوبوس «BB-C068028H» بود/ و پلاک پدرم در جبهه«AK-S022-91H» / من با همین اتوبوس / رفتم راهی سرزمین نور شدم و / بوسه زدم بر خاک کرخه نور/ امسال عید / باز هم با همین اتوبوس می‌خواهم بروم جنوب/ من هنوز هم سوار هوندا 125 پدرم می‌شوم / پدرم روی همین موتور/ موتور ضدانقلاب را در همین خیابان‌های تهران پایین آورد/ 200 کلاهک هسته‌ای اسرائیل/ حریف هوندا 125 پدر من نشده‌اند!/ پدر من/ روی همین موتور/ به شهادت رسید ولی/ اجازه نداد که آبادان «عبادان» شود/ و خرمشهر «المحمره»/ زیر لاستیک هوندا 125 پدر من/ هنوز هم دارد استخوان‌های آمریکا خرد می‌شود/ امروز هم فتنه‌گران / از صدای هوندا 125 «بابااکبر»/ بیشتر از هیبت ماشین‌های ضدشورش نیروی انتظامی می‌ترسند.

چهارشنبه/ اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ ضدگلوله نبود/ لاستیکش عاج نداشت/ تاج و تخت نداشت / شیشه‌هایش دودی نبود/ دنده‌اش خوب جا نمی‌رفت/ فرمانش هیدرولیک نبود/ سقفش یکی- دو تا سوراخ داشت/ BMW نبود که سقف متحرک داشته باشد/ راننده‌اش کت و شلواری نبود/ پیراهن مشکی‌اش وصله داشت/ کاپشنش را از «تاناکورا» خریده بود/ که قبلا «ادواردو آنیلی» آن را پوشیده بود/ برلوسکنی کت شلوار می‌پوشد / آنجلا مارکل کت دامن/ سارکوزی یک وقت‌هایی لخت می‌گردد/ و من به کوری چشم «Frence 24» / اعتراف می‌کنم/ و افتخار می‌کنم که حکومت به ما ساندیس داد/ و من چون روزه بودم / «نی» اش را نگه داشتم/ تا در روضه علی‌اصغر / در آن بدمم/ بشنو از نی / من نی‌ام را/ درون ساندیس نکردم/ فرو کردم در چشم رئیس‌جمهور آمریکا / و انتقام حرمله را گرفتم/ ساندیس من آب سیب بود/ دادم به رباب تا طفل6‌ماهه‌اش را سیراب کند/ به کوری چشم ضدانقلاب/ رئیس‌جمهور آمریکا با ما نیست/ او با ما نیست/ با سران فتنه است/ با آن بی‌سواد/ که مردم گفتند عامل دست موساد/ خانم کلینتون! ساندیس‌های جمهوری اسلامی الکل ندارد/ که 100 دلار آب بخورد/ از شیر مادر حلال‌تر است/ 150 تومان است که مش رجب/ 01 تایش را می‌فروشد هزار تومان/ سران فتنه/ کوکاکولا می‌خورند که گازش/ اشک‌آور است/ و اشک کودکان فلسطینی را درمی‌آورد/ نتانیاهو با سران فتنه است/ فتحی شقاقی شهید با ما/ علی عبدالله صالح با سران فتنه است/ حسن نصرالله با ماست/ چشم اسرائیل کور/ حکومت به ما تی‌تاپ هم داد/ من روزه‌ام را با همین تی‌تاپ باز کردم/ خاک بر سر شما/ که به جای گوشت «بزغاله گوساله»/ گوشت خوک را می‌خورید/ دانشمندان می‌گویند/ گوشت خوک، آدم را خرف می‌کند/ بنازم انقلاب اسلامی را/ که با ساندیس و تی‌تاپ و هوندا 521 و اتوبوس/ دهن‌کجی کرده به تمام دنیای غرب/ آمریکا حریف ساندیس ما نمی‌شود/ برادر کوچک من/ ساندیس خود را که خورد/ آن را باد کرد و ترکاند جلوی چشم عکس نتانیاهو/ و مردک 2 متری عقب رفت/ من یک ساندیس جمهوری اسلامی را/ با کل دنیای آمریکا و اسرائیل عوض نمی‌کنم/ من حتی اگر/ به عشق خوردن فلافل، بروم «حاج منصور»/ شرف دارد که به عشق CBB/ سر از لندن درآورم/ ساندیس جمهوری اسلامی شراباً طهوراست/ آب زمزم است/ آب زمزم ما/ ساندیس‌های جمهوری اسلامی‌اند/ نه چشمه‌ای که اختیارش دست سعودی‌های شیعه‌کش است.


چهارشنبه/ اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ تلویزیون نداشت/ نوار آهنگران گذاشته بود/ و من در خیابان انقلاب/ دیدم دختران وطنم/ وقتی پرچم انگلیس را آتش زدند/ دودش رفت در چشم آقازاده معروف/ من دختر بن‌لادن را در سفارت عربستان ندیدم/ ولی در چهارراه استانبول/ دیدم آقازاده‌ای را که فقیر نبود اما/ کاسه گدایی دراز کرده بود/ جلوی در سفارت روباه پیر/ من ادعا نمی‌کنم رهبرم «سید خراسانی» است اما/ در دجال بودن شما شک ندارم/ و البته که ظهور نزدیک است/ و امروز صبح/ یکی به من SMS داد که سران فتنه دررفته‌اند/ رفته‌اند شمال/ ویلای «احسان‌الله خان»!/ با ماشین ضدگلوله که ترمزش SBA دارد و/ همه چراغ قرمز‌ها را رد می‌کند!/ به میرزاکوچک‌خان زنگ زدم/ که حواست به وطن‌فروش‌ها باشد/ میرزا گفت/ دکتر حشمت/ نبض شیخ را گرفته/ چهارشنبه‌ای، مردم را که دیده/ تبش بالا رفته/ آن یکی هم/ ساندیس بدنش کم شده! / به میرزا گفتم/ این بار مواظب سرت باش/ اینها در سر سودای وطن‌فروشی دارند/ وطن‌فروش/ خواننده‌ای است که حنجره‌اش را پنجره‌ای کرده به سوی غرب/ عالیجناب چهچه! «دود عود»‌ات بوی زغال سوخته می‌دهد/ برای این ملت/ قوم طالوت/ حضرت داوود باید نغمه بخواند/ هان ای ابراهیم! / تبر بردار/ دیکتاتورهای مخملین / از دموکراسی بت ساخته‌اند/ علامت کوچک‌تر، بزرگ‌تر سرشان نمی‌شود/ معلم کلاس اول من/ یاد داده بود که 24 از 13بزرگ‌تر است و / آرای باطله از رای شیخ! / معلم دینی من می‌گفت/ 13 عدد نحسی نیست/ نحس / کسانی هستند که به اسم خط امام / رای مردم را دزدیدند/ نحس کسی است که / آشوبگر عاشورا را/ هوادار خود می‌داند / سال بعد اول ژانویه، دهم محرم است/ محرم که بیاید حتی/ عید ارمنی‌ها هم عزا می‌شود / آن وقت هواداران آقای نخست‌وزیر / سوت می‌زنند در عاشورا/ و به افتخار شمر/ که سر امام را برید/ کف مرتب می‌زنند/ ای عیسی!/ بابانوئل سرش را در برف کرده و / «مروه شربینی» را نمی‌بیند/ امسال مجله تایم/ بابانوئل را کرد مرد سال/ و نوبل را دادند به بابانوئل/ حیف که عمر سعد/ هزار و چهارصد سال / زود به دنیا آمد و الا «یونیسف»، یک تقدیری هم از او کرده بود / اینجا هم،‌ کسانی بودند که عکسش را/ 6 ستونی کار کنند/ ستون دین من/ نماز یزید نیست/ آقازاده معاویه مست بود و / «انا‌لله و اناالیه راجعون» را نوشت

«انا الله و اناعلیه الراجعون»(!)/ ستون دین من/ آن نمازی است که سیدالشهدا خواند/ در ظهر عاشورا/ و به‌ازای هر کلمه نماز/ یک تیر خورد/ و الا ابن‌ملجم هم زیاد نماز می‌خواند/ اما قبله‌اش ولایت نبود/ قطام بود/ در نماز ابی‌عبدالله/ خم ابروی یار در یاد آمد و / در نماز ابن‌ملجم/ رژلب دختر اغیار!/ من کاری با قوه قضائیه ندارم/ دلم برای محافظان سران فتنه می‌سوزد/ که به جای حفاظت از انقلاب/ مجبورند مراقب جان شیخ بی‌سواد باشند/ سربسته بگویم/ این سخت‌ترین کار دنیاست/ شیعه علی بودن و محافظت از عثمان/ تا که این پیرهن/ دوباره شر نشود.


چهارشنبه/ اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ به راننده‌اش مرخصی داده بودند/ به من هم مرخصی دادند/ امتحان برادر کوچکم هم در مدرسه لغو شد/ هان ای دشمن!/ از این پس قصه/ همین است/ ساندیس نظام‌مان را می‌خوریم/ از مرخصی‌اش استفاده می‌کنیم/ سوار اتوبوس می‌شویم/ و در خیابان/ علیه شما شعار می‌دهیم و / در برابرتان تمام قد می‌ایستیم/ ما همه‌مان حکومتی هستیم/ من مستأجر نیستم/ خانه‌ام «بیت‌رهبری» است/ بیت رهبری/ خانه فقط «سید‌علی» نیست/ کاشانه ما هم هست/ ناشیانه حرف نزنید/ ما به این آشیانه ساده و صمیمی افتخار می‌کنیم/ تا وقتی حاکم، «علی» است/ راهپیمایی‌های ما/ همه حکومتی است.


چهارشنبه/ اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ راننده‌اش می‌گفت/ 22 بهمن/ نوشابه و ساندویچ هم می‌دهند/ ما/ 22 بهمن هم می‌آییم/ برای چنین ملتی/ که جانش بر کف است/ جان باید داد/ جمهوری اسلامی به مردمش می‌رسد/ حرفی هست؟!/ ما با رهبرمان/ آنقدر «نداریم» که/ هر وقت اراده کنیم/ چفیه‌اش را می‌گیریم/ حرفی هست؟!/ آنقدر دوستش داریم که/ با یک اشاره‌اش/ نشانی خیابان انقلاب را می‌گیریم و می‌آییم/ ساندیس هم می‌خوریم/ حرفی هست؟! /سران غرب/ به فکر مردمان خود باشند/ که اول سال نو/ از سرما یخ نزنند/ ما اینجا/ رابطه‌مان با رهبرمان گرم گرم است/ خاک بر سرت سارکوزی/ به ما چه که مردم فرانسه/ می‌خواهند/ سر به تن تو نباشد؟!/ نظام ما با ساندیس و نی و تی‌تاب و هوندا 125/ همه حیثیت «همه ابرقدرت‌های دیگر1+5» را به بازی گرفته/ ما تا ساندیس داریم بمب هسته‌ای می‌خواهیم چه کار؟/ حالا دیدی که ما چرا/ انرژی هسته‌ای را/ برای مصارف صلح‌آمیز می‌خواهیم؟!/ شما هر وقت/ نی ساندیس نظام ما را حریف شدید/ آن زمان حرفی نیست/ ما هم می‌رویم سراغ نیزه.


راستی!/ یادم رفت بگویم/ برای این دل‌نوشته که تقدیمش می‌کنم به مولایم خامنه‌ای،/ 2 تا ساندیس گرفتم/ یک تی‌تاب/ حرفی هست؟!


ارسال شده در توسط فریده زندگانی
پاسخ‌های حسین شریعتمداری به شبهاتی مطرح در زمینه تطهیر فتنه‌گران؛
همه‌چیز از مناظره و بردن نام هاشمی شروع شد؟! کدام افراطی‌گری؟

حسین شریعتمداری در سرمقاله  کیهان با اشاره به برخی شبهات مطرح شده از سوی علی مطهری در برنامه رو به فردا از شبکه سوم سیما که مشابه این شبهات از سوی افراد دیگر نیز به‌صورت مکرر بیان شده است، به این موارد پاسخ داد.

 "سرآغاز همه حوادث پس از انتخابات، از مناظره احمدی‌نژاد و موسوی و نام بردن از هاشمی رفسنجانی در آن بود"، "هر دو طرف در جریان این حوادث اقدام به افراطی‌گری کردند"، "هر دو طرف خشونت به خرج دادند"، و "چه اشکالی دارد که کسانی برخی از نظرات ولی فقیه را قبول نداشته باشند اما طرفدار نظام و امام و اسلام باشند"، مهم‌ترین شبهاتی است که در این یادداشت به آن‌ها پاسخ داده شده است.

آنچه در این یادداشت نقد می شود اگرچه بخش هایی از اظهارات آقای دکترعلی مطهری در میزگرد تلویزیونی را نیز شامل می شود ولی روی سخن با ایشان نیست- و یا بهتر است گفته شود فقط با ایشان نیست- بلکه نگاه اصلی این یادداشت به کسانی است که از روی غفلت و ساده اندیشی و یا به دلیل برخی از آلودگی های مالی و سیاسی و تعصب های کور حزبی و جناحی اصرار دارند ستون پنجم شکست خورده و رسوا شده دشمنان بیرونی را بار دیگر و در پوشش فریبکارانه «آشتی ملی»! به صحنه باز گردانند و این دمل چرکین را برای فتنه انگیزی و انتشار عفونت در فرصتی دیگر باقی بگذارند و البته، کسانی که برای آگاه سازی برخی از فریب خوردگان تلاش می کنند، حساب جداگانه ای دارند و سعی آنان انشاءالله که مشکور است.

دراین وجیزه به چند نمونه از اصلی ترین ادعاهای جماعت یاد شده که این روزها به «شاه» بیت و ترجیع بند گفتمان آنان تبدیل شده است اشاره ای گذرا داریم.

1- می گویند ماجرا از مناظره تلویزیونی آقایان احمدی نژاد و موسوی شروع شد و ادعا می کنند اگر احمدی نژاد در آن مناظره نامی از آقای هاشمی رفسنجانی به میان نمی آورد، کار به اینجا نمی کشید! خب! بر فرض که بپذیریم آقای احمدی نژاد در آن مناظره به خطا رفته است و نباید نامی از آقای رفسنجانی به میان می آورد. ولی ادعای مضحک تقلب در انتخابات، دعوت از هواداران برای غائله آفرینی و آشوب در خیابان ها، آتش زدن اموال عمومی، حمله به مقر بسیج و پاسگاه پلیس، شعار به نفع اسرائیل، حمایت از آمریکا، پاره کردن عکس حضرت امام(ره) و نهایتاً اهانت به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام چه ربطی به مناظره یاد شده دارد؟! این درحالی است که سران فتنه در تمامی موارد یاد شده از آشوبگران و غائله آفرینان آشکارا حمایت کرده و حتی اهانت کنندگان به حضرت امام حسین علیه السلام را با کمال وقاحت «مردم خداجوی»! نامیده اند! آیا چنانچه علیه آقای هاشمی رفسنجانی حرفی زده شود، پاسخ آن، حمایت از اسرائیل و آمریکا و اهانت به امام(ره) و انقلاب و امام حسین(ع) است؟!

2- تمامی شواهد و قرائن و اسناد غیرقابل انکار موجود که کیهان به مناسبت های مختلف بارها به آن پرداخته است، کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که سران فتنه در تمامی مراحل از فرمول دیکته شده آمریکا و اسرائیل برای فتنه انگیزی پیروی کرده اند و با جرأت باید گفت هیچ مرحله ای از مراحل چندگانه حرکت سران فتنه را نمی توان آدرس داد که قبل از انجام آن از سوی مقامات و یا رسانه های رسمی آمریکایی و اسرائیلی و انگلیسی به سران فتنه دیکته نشده باشد. بهترین گواه برای اثبات این ادعا پیش بینی مرحله به مرحله حرکت فتنه انگیزان از سوی کیهان است. مراحلی مانند ادعای تقلب در انتخابات، گزینش یک نماد رنگین، دعوت به آشوب خیابانی، خودداری سران فتنه از تن دادن به روش های قانونی، نفی مبانی نظام و... تمامی این مراحل قبل از انجام آن از سوی کیهان پیش بینی شده بود. چرا و چگونه؟! پاسخ بسیار ساده و روشن است. برای این که مراحل یاد شده پیشاپیش و بی کم وکاست در فرمول «کودتای مخملی» جرج سوروس- کسی که آقای خاتمی دوبار مخفیانه با وی ملاقات داشته است- جین شارپ، مایکل لدین و سایر نظریه پردازان و استراتژیست های کودتای مخملی آمده است. آیا می توانید انکار کنید؟! معلوم است که نمی توانید، چرا که تمامی اسناد آن موجود است بنابراین درباره این ادعا که ماجرا از مناظره تلویزیونی آقایان احمدی نژاد و موسوی آغاز شده است فقط می توان گفت؛ ادعای مضحک و خنده داری است.

گفتنی است وقتی در گرماگرم فتنه، آقای خاتمی پیشنهاد رفراندوم را مطرح کرد، کیهان طی یادداشتی با عنوان «آقای خاتمی! پیشنهاد شما یا سفارش مایکل لدین» به سندی اشاره کرد که نشان می داد پیشنهاد آقای خاتمی از سوی مایکل لدین به ایشان دیکته شده است. البته آقای خاتمی به روی خود نیاورد- دقیقاً مانند ملاقات های خود با جرج سوروس صهیونیست که آن را تکذیب کرد!- اما چند روز بعد مایکل لدین در مصاحبه با واشنگتن تایمز کوشید نظر کیهان را نفی کند، ضمن آن که اشتراک نظر خود با خاتمی و این که پیشنهاد وی قبل از خاتمی مطرح شده است را انکار نکرد!! و باز هم به عنوان مثال، شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» دو روز قبل از روز قدس از سوی سایت وزارت خارجه اسرائیل برای روز قدس پیشنهاد شده بود و...

اسناد و شواهد موجود درباره پیروی مو به مو و بی کم و کاست سران فتنه از فرمول دیکته شده استراتژیست های آمریکایی و مخصوصا اسرائیلی، به اندازه ای فراوان است که پرداختن به تک تک آنها مصداق «مثنوی هفتاد من کاغذ» است.

3- می گویند در ماجرای اخیر هر دو سو مقصر بوده اند و افراط گرایی از هر دو طرف صورت گرفته است! و توضیح نمی دهند که این دو طرف موردنظر آقایان کدام «دوطرف» هستند؟

الف: آیا دو جناح سیاسی درون نظام در مقابل هم قرار گرفته بودند؟! بدیهی است که این گزینه قابل قبول نیست چرا که جناح سیاسی درون نظام به آموزه ها و مبانی نظام حمله نمی کند و علیه اصول و شاخصه های ساختاری نظام شعار نمی دهد و... آیا شعار «جمهوری ایرانی» به جای جمهوری اسلامی، نفی اسلامیت نظام نیست؟ آیا ادعای مضحک تقلب در انتخابات و پذیرش تلویحی سلامت انتخابات - بیانیه شماره 17 موسوی- نفی جمهوریت نظام و حضور بی نظیر 85 درصدی و رای 40 میلیونی مردم نیست؟! آیا شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه»! اعلام مقابله با جمهوری اسلامی ایران نیست؟ مگر شعار در حمایت از اسرائیل و آمریکا، پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام(ره) و اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسین علیه السلام، اعلام جنگ با اسلام و خدا و پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نیست؟! از این روی دو طرف مورد اشاره آقایان را فقط می توان اینگونه توضیح داد که در یک طرف، دشمنان اسلام و انقلاب و نظام اسلامی - البته با تعدادی اندک و کم شمار- ایستاده اند و در سوی دیگر توده های عظیم مردم وفادار به اسلام و امام و انقلاب و رهبری، آیا غیر از این است؟! معلوم است که نیست. بنابراین آقایانی که در جایگاه معلم اخلاق می نشینند و زبان به نصیحت می گشایند که هر دو طرف مقصر بوده اند و نسخه آشتی می پیچند، اولا؛ باید مشخص کنند که خودشان در کدام طرف ایستاده اند؟ در جبهه اسلام و انقلاب؟ در اردوگاه دشمنان اسلام و انقلاب؟ و یا این که «بی طرف»! هستند؟ در حالت سوم به یقین می دانند که «بی طرفی» در اسلام معنی ندارد و بی طرف ها چه بخواهند و چه نخواهند در مقابل اسلام و انقلاب ایستاده اند و ثانیا؛ باید توضیح بدهند که چگونه می خواهند میان اسلام و انقلاب با دشمنان آن وحدت ایجاد کنند؟!... و این قصه سر دراز دارد.

ب: در حماسه بی نظیر- تاکید می شود بی نظیر طی 30 سال گذشته- روز نهم دیماه که دشمنان تابلودار و دروغپرداز نظام نیز سرانجام چاره ای جز اعتراف به آن نداشتند، توده های چند ده میلیونی مردم را در کدام طرف ارزیابی می کنند؟ حامیان دولت؟ یا شیفتگان نظام اسلامی؟ مردم اگرچه آقای احمدی نژاد را با رأی 25 میلیونی خود به سایر نامزدها ترجیح داده بودند ولی آن روز به حمایت از امام حسین(ع)، امام، رهبری و نظام اسلامی به صحنه آمده بودند. چرا که می دانستند ماجرای این روزها، اختلاف دو جناح یا دو سلیقه سیاسی درون نظام نیست، بلکه گروهی اندک با حمایت بی پرده مالی، تدارکاتی و سیاسی و اطلاعاتی دشمنان بیرونی به مقابله با اسلام، امام حسین(ع)، امام و نظام اسلامی برخاسته اند و مردم برای ابراز وفاداری خود به این آموزه ها و مبانی الهی به صحنه آمده بودند. در تمامی طول تظاهرات چند ده میلیونی آن روز هیچ سخنی و شعاری به حمایت از دولت بر زبان ها و پلاکاردها نبود، مردم حتی یک عکس احمدی نژاد را هم با خود حمل نمی کردند. بنابراین باید از آقایان پرسید آیا غیر از این است که دو طرف مورد ادعای شما دو جناح سیاسی نیستند، بلکه در یک سو توده های میلیونی وفادار به اسلام و انقلاب و در سوی دیگر گروهی اندک و کم شمار قرار دارند که علیه این آموزه ها خروج کرده اند؟!

4- آقایان «میانجی»! می گویند هر دو طرف دست به خشونت زده اند!! و توضیح نمی دهند که اگر عده ای به تحریک سران فتنه و محافل بیگانه به خشونت گرایی، آشوب آفرینی، ضرب و شتم مردم، قمه کشی، حمله به پایگاه بسیج و نیروی انتظامی، آتش زدن اماکن عمومی و اموال ملت، تعرض به نوامیس مردم، قتل عابران و ... دست زدند وظیفه نیروهای انتظامی چیست؟ آیا باید دست روی دست بگذارند و در مقابل این آشوب آفرینی ها فقط ناظر بی طرف باشند؟! اگر چنین انتظاری دارید چه بخواهید و بدانید و چه نخواهید و ندانید، از آشوبگری و خشونت علیه مردم حمایت کرده اید. چرا در این میان، به آسایش و آرامش مردم و حفظ جان و مال و نوامیس آنها فکر نمی کنید؟! در کجای دنیا و با کدام عقل سلیم و نگاه دموکراتیک و مردم سالارانه به آشوبگران و برهم زنندگان آرامش و آسایش مردم اجازه غائله آفرینی می دهند؟! پیرزنی به کریم خان زند شکایت برد که حرامیان نیمه شب به خانه ام تاخته و اموالم را به غارت برده اند، کریم خان پرسید؛ چرا خفته بودی که حرامیان فرصت تاخت و تاز پیدا کنند و پیرزن پاسخ داد؛ پنداشتم که تو بیداری!

5- کدامیک از آشوب های خیابانی را سراغ دارید که اولا؛ قانونی بوده باشد و ثانیاً؛ فتنه انگیزان، آشوبگری و تعرض به جان و مال و نوامیس مردم را آغاز نکرده باشند؟! اگر نمونه ای دارید بفرمائید و اگر ندارید - که ندارید- شما نیز مانند توده های چند ده میلیونی مردم علیه آشوبگران خروش بردارید و چنانچه میانجی بی طرف! هستید، جانب بی طرفی حفظ کرده و سکوت کنید! اگرچه در این ماجرا، «سکوت هر مسلمان، خیانت است به قرآن».

6- ممکن است گفته شود که در مواردی نیز برخی از نیروهای حافظ نظم و آرامش در برخورد با آشوبگران زیاده روی کرده اند. که دراین باره باید گفت؛ اولا؛ از کجا معلوم این عده نفوذی نبوده و از جانب سران فتنه و مدیریت بیرونی فتنه گران ماموریت نداشته اند؟! وقتی کسانی که روزی نخست وزیر، رئیس جمهور و رئیس مجلس بوده اند در چنبره دشمنان بیرونی به انواع دروغپردازی، صحنه سازی، فتنه انگیزی، قتل، غارت و آشوب آلوده می شوند، احتمال وجود چند نفوذی دور از انتظار نیست و سابقه نیز داشته است. ثانیاً؛ در حالی که سران فتنه و عوامل اصلی آن علی رغم اثبات جرم و جنایت آزادانه پرسه می زنند، دستگاه قضایی، سخت ترین برخوردها را با تعدادی از متخلفان چه در نیروی انتظامی و چه در قوه قضائیه داشته است و دستور پی گیری نیز از سوی بالاترین مقام کشور صادر شده است. بنابراین بدیهی است که یک نمونه از این دست آنهم در مقیاسی بسیار کوچک و اندک که به شدت نیز پی گیری شده است نمی تواند توجیه کننده جنایت آشوبگران باشد. ثالثاً؛ و از همه مهم تر این که تخلف مورد اشاره بعد از آشوب و حمله آشوبگران به مال و جان و ناموس مردم صورت گرفته است بنابراین نمی توان از این تخلفات به عنوان یک سوی ماجرا یاد کرد. ظاهراً باید این نکته بدیهی نیز برای آقایان توضیح داده شود که هم رد شدن از چراغ قرمز جرم است و هم بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، اما، آیا می توان راننده عبورکننده از چراغ قرمز را با صادرکننده فرمان بمباران هیروشیما و ناکازاکی مقایسه کرد و هر دو را در یک سطح و مقیاس مجرم تلقی نمود؟! آقایان به کجا می روید؟!

7-می گویند چه اشکالی دارد که کسانی برخی از نظرات ولی فقیه را قبول نداشته باشند اما طرفدار نظام و امام و اسلام باشند!! که باید گفت؛ ولایت فقیه رکن اصیل و تیرک خیمه نظام اسلامی است، بنابراین کسانی که این رکن اصیل تصریح شده در اسلام و قانون اساسی را نادیده می گیرند اولا؛ نمی توانند طرفدار نظام باشند، چرا که نفی قانون اساسی با اعتقاد به نظام در تضاد است. ثانیاً؛ نمی توانند پیرو اسلام ناب محمدی(ص) باشند، زیرا، اسلام ناب از فقه آل محمد(ص) ریشه می گیرد، بنابراین چگونه می توان حکومتی را تصور کرد که نام اسلامی داشته باشد، اما، رهبری آن با ولی فقیه، یعنی فقیه عادل و آگاه به قوانین اسلامی نباشد؟ ثالثاً؛ ادعای پیروی این افراد از حضرت امام(ره) نیز دروغ محض است. آیا اصل ولایت فقیه که آقایان شعار مرگ بر آن را سر داده اند، از اصول بنیادین خط امام(ره) نیست؟ و آیا می توانند ادعا کنند که منظور حضرت امام(ره) از ولایت فقیه، تنها ولایت خود ایشان بوده است؟! بدیهی است که پاسخ منفی است، زیرا در این صورت باید بپذیرند حضرت امام(ره) به ادامه نظام جمهوری اسلامی اعتقاد نداشته اند؟! چرا که آن بزرگوار با تکیه بر مبانی عقلی و بدیهی اسلام نشان می دادند، جمهوری اسلامی بدون حضور ولی فقیه در آن، جمهوری اسلامی نیست بنابراین در صورتی که ادعا شود ایشان ولایت فقیه را منحصر به وجود مبارک خود می دانستند باید پذیرفت که آن امام به حق پیوسته، اعتقادی به ادامه نظام جمهوری اسلامی بعد از رحلت خویش نداشته اند!!

8- از سران فتنه که ماموریت بیرونی دارند و نیز از برخی آلودگان به چرب و شیرین دنیا و گرفتارشدگان در تعصب های کور گروهی و جناحی انتظار حق گویی و واقع بینی نمی رود، اما، از کسانی که می دانیم نیت خیر دارند و از آلودگی به دورند، انتظار می رود ساده اندیشی را کنار بگذارند و چشم ها از غبار بشویند تا اهداف اصلی فتنه گران را همانگونه که هست ببینند. آیا حمله آشکار سران فتنه به اسلام و انقلاب و امام و رهبری و از همه بی شرمانه تر، حمله به امام حسین(ع) را نمی بینند؟! آیا آمریکا و اسرائیل و سلطنت طلب ها و بهائیان و منافقین و همه دشمنان تابلودار اسلام را مشاهده نمی کنند که به حمایت از فتنه و سران فتنه برخاسته اند؟! جنگ احزاب است با سناریوی صفین، آن روز برخی این هشدار را درک نمی کردند که؛

«امروز پاره پاره قرآن به نیزه هاست
فردا سر حسین(ع) که قرآن پرپر است
»

ولی مردم این روزها به بصیرت دریافته اند اگر فریب پاره های قرآن -بخوانید شال سبز و ادعای خط امام- بر نیزه ها را بخورند، فردا باید شاهد سر حسین(ع) بر همان نیزه ها باشند. اما؛ امروز توده های عظیم مردم چشم به رهبر دارند و دیدید و می بینند، همه جا از او به یک اشاره است و از مردم به سر دویدن. این بار، خیمه معاویه است که ویران می شود. خدا کند هیچ مسلمانی از این قافله غافل نماند.


ارسال شده در توسط فریده زندگانی
با انتشار تصاویر جدیدی از حرمت شکنان روز عاشورا که توسط مردم در اختیار یک نهادامنیتی قرارگرفته است از عموم ملت شریف خواسته شد تا در صورت اطلاع از این افراد و یا داشتن هرگونه مستنداتی درباره آسیب زنندگان به اموال عمومی و آشوبگران، با شماره تلفن 113 و یا 110 تماس بگیرند.

حجت الاسلام قرائتی، استاد مشهور قرآن نیز در یک برنامه تلویزیونی که از شبکه تهران سیما پخش شد، بر ضرورت شناسایی حرمت‌شکنان از سوی مردم تأکید کرد و اظهار داشت هرکس از این افراد اطلاعی دارد و یک جو دین دارد، باید آن‌ها را معرفی کند.

 

ارسال شده در توسط فریده زندگانی
دیدار پرشور هزاران نفر از مردم قم 
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از مردم قم، حضور عظیم و تعیین کننده ملت مؤمن، بابصیرت و با غیرت ایران را در راهپیمایی سراسری نهم دی ماه امسال، تجلی دست قدرت خدا و حرکتی ماندگار در تاریخ انقلاب خواندند و تأکید کردند: سلطه گران و جریانهای ضد دین که امروز در شرایط غبارآلود فتنه در مقابل نظام و انقلاب شعار می دهند همان کسانی هستند که سالها زیر پرچم مبارزه با امام و انقلاب صف آرایی کرده بودند و مردم نیز با درک همین شاخص و حقیقت، حضور تعیین کننده خود را در حفظ نظام و انقلاب، بار دیگر ثابت کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ابعاد مختلف حادثه عظیم 19 دی سال 56 در قم تأکید کردند: قیام 19 دی مردم قم در 32 سال پیش با ویژگیهایی همچون بصیرت، موقع شناسی، دشمن شناسی، و مجاهدت، مبدأ تحول و ایجاد جریانی عظیم در ملت ایران شد که همچنان درس آموز و تأثیرگذار است.
ایشان، اراده و مجاهدت انسانها را زمینه ساز شاخص شدن برخی روزهای تاریخ، از جمله 19 دی 56 دانستند و خاطرنشان کردند: روز 9 دی امسال نیز از جمله روزهایی است که به واسطه حرکت عظیم و فوق العاده مردم، در تاریخ ماندگار شد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به شرایط غبارآلود کنونی تأکید کردند: در چنین شرایطی، این حرکت مردم، اهمیت مضاعفی داشت و روح ولایت، و روح حسین بن علی (ع) در آن دیده می شود و همانگونه که امام راحل همواره می گفت تجلی دست قدرت خدا بود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در شرایط فتنه، کار، دشوارتر و تشخیص سخت تر است، به تبیین فتنه انگیزی جبهه مقابل امیرمومنان در جنگ صفین پرداختند و افزودند: در آن شرایط سخت و غبارآلود، جناب عمار یاسر که از یاران خاص و خالص و همیشگی امام علی (ع) بود، به روشنگری پرداخت تا به افراد متزلزل یادآوری کند که هیچ تفاوتی بین جبهه مقابله کنندگان با رسول خدا (ص) و دشمنان امیرمؤمنان وجود ندارد جز اینکه جبهه مقابل حضرت علی (ع) در ظاهر ادعای اسلام و طرفداری از قرآن و پیامبر را می کند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، و در تمام طول حیات امام خمینی (ره) همواره امریکا، انگلیس، دیگر قدرتهای استکباری، مرتجعین وابسته به نظام سلطه و منحرفان داخلی در زیر پرچم مبارزه با امام و انقلاب قرار داشتند، و اکنون هم شرایط به همین صورت است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: از قبل از انتخابات ریاست جمهوری تاکنون، امریکا، انگلیس، و رسانه های صهیونیستی در کجا ایستاده اند؟ جناحهای ضددین همچون توده ای ها، سلطنت طلب ها، و دیگر مخالفان انقلاب و امام در کجا قرار دارند؟ آیا جز در زیر همان پرچم مقابله با نظام اسلامی قرار گرفته اند؟ بنابراین صف بندیها هیچ تغییری نکرده، و این یک علامت و شاخص مهم است.
حضرت آیت الله خامنه ای حماسه بزرگ 9 دی را نتیجه هوشیاری مردم و درک این شاخص بسیار مهم دانستند و افزودند: اگر صدها بار برای نعمت هوشیاری این ملت، سجده شکر بجا آورده شود، باز هم کم است.
ایشان بیداری و حضور مردم را عامل اصلی حفظ انقلاب اسلامی و کشور، و علت وحشت سران استکبار از حمله به ملت ایران دانستند و افزودند: برخلاف برخی تبلیغات رسانه ای، مشکل اصلی دشمنان این سرزمین، بصیرت ملت و غیرت دینی جوانان کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: با وجود این غیرت دینی جوشان، جوانان در مقابل برخی مسائل صبر پیشه می کنند که باید هم چنین باشد ولی هرگاه که زمان حضور در صحنه باشد، در میدان حاضر هستند.
ایشان، توجه به ناکامی استکبار در محاسبات جهانی و منطقه ای را در تحلیل صحیح حوادث ماههای اخیر کشور، ضروری دانستند و خاطرنشان کردند: بیداری ملت ایران، محاسبات استکبار را بر هم زده و سلطه گران با هیاهو و جنجال و توطئه تلاش می کنند فریاد بصیرت و آمادگی این ملت به گوش امت اسلامی نرسد و موجب بیداری بیشتر ملتها نشود.
حضرت آیت الله خامنه ای آزردگی وخشم جوانان عزیز و فرزندان بسیجی ایران را از بی حرمتی عده ای به عاشورای حسینی و اباعبدالله الحسین (ع)، امری طبیعی دانستند و افزودند: دلهای همه مردم از این بی حرمتی به درد آمده است اما همه باید مراقب باشیم که با کارهای بی رویه، به فتنه انگیزی دشمن کمک نکنیم.
ایشان تلاش همه جانبه دشمنان را برای طراحی فتنه ای پیچیده و یک بازی خطرناک خاطرنشان کردند و افزودند: در این شرایط غبارآلود باید خیلی با احتیاط و تدبیر و البته در وقت خود با قاطعیت عمل کرد تا دشمن در فتنه انگیزی ناکام بماند.
حضرت آیت الله خامنه ای دستگاههای مسئول را به اِعمال کامل و قاطع مُرّ قانون در برخورد با حوادث اخیر موظف کردند و در عین حال افزودند: افرادی که مسئولیت و وظیفه قانونی ندارند نباید در این قضایا دخالت کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به دعوت قرآن کریم به رعایت عدالت و اعتدال افزودند: عده ای دشمنی و خباثت می کنند و عده ای نیز از خباثت کنندگان حمایت می کنند اما اگر در این قضایا بدون دقت و درک کافی عمل شود ممکن است بیگناهانی که از این خباثت ها بیزارند لطمه جدی ببینند بنابراین همه باید از حرکت خودسرانه پرهیز کنند و همه چیز بر روال قانون انجام شود.
حضرت آیت الله خامنه ای حرکت عظیم ملت در نهم دی ماه را، اتمام حجتی برای همه دانستند و افزودند: مسئولان قوای سه گانه دیدند که ملت چه می خواهد بنابراین باید وظایف خود را در مقابل مفسدان و اغتشاشگران به خوبی انجام دهند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با یادآوری وظایف مسئولان و دستگاهها در مدیریت صحیح و استمرار حرکت رو به جلوی کشور تأکید کردند دشمن درصدد است با حوادث ماههای اخیر، چرخ پیشرفت اقتصادی و علمی ایران و روند حضور قدرتمندانه جمهوری اسلامی در عرصه های بین المللی را تخریب کند و مسئولان باید با انجام مدبرانه و قدرتمندانه وظایف خود در عرصه های اقتصادی – اجتماعی – علمی – فرهنگی و سیاسی، این هدف را ناکام بگذارند.
ایشان حضور مردم در صحنه را بزرگترین ثروت و پشتوانه نظام خواندند و با اشاره به تبلیغات غلط و مغرضانه رسانه های بیگانه درباره حکومتی بودن راهپیمایی عظیم نهم دی افزودند: آنها با این گونه تبلیغات، ناخواسته به قدرت مردمی جمهوری اسلامی اعتراف می کنند چرا که هیچ حکومتی در جهان قادر نیست ظرف 2 روز چنین بسیج عظیم ملی را انجام دهد و دهها میلیون نفر را به خیابانها بکشاند.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان با تجلیل دوباره از بصیرت و آمادگی ملت عزیز ایران افزودند: در پرتو نَفَس گرم امام راحل عظیم الشأن و فداکاری شهیدان گرانقدر، مردم و حکومت، در این کشور بزرگ یک حقیقت واحد به شمار می روند و همه مسئولان از جمله اینجانب، فقط قطره های کوچکی هستیم در اقیانوس عظیم ملت.

ارسال شده در توسط فریده زندگانی

کیست حسین را یاری کند.

صدای هل من ناصر ینصرنی حسین زهرا در عالم طنین انداز است ،صدای که تا ابد در گوش جهان پیچیده است

که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.

کیست حسین را یاری کند.

کربلا هنوز هست ....شمر هنوز هست....زینب هنوز در خیمه دل نگران است...هنوز عطش هست...

اما آیا هست یاری کننده ای که میوه دل رسول خدا را امداد رساند.

آیا کسی صدا را می شنود؟؟

در زمین و آسمانها فریادی بلند است

کیست حسین را یاری کند..


ارسال شده در توسط فریده زندگانی

آره دلم گرفته!

خیلی دلم گرفته!

دلم می خواست بتونم بگم دلم تنگ شده .....

اما،نمی تونم و چقدر بده!

چون هیچ وقت ندیدمش که بگم دلم براش تنگ شده مجبورم بگم دلم گرفته.

مثل اون وقتی که مامان 2هفته رفته بود کربلا و جاش تو خونه خیلی خالی بود،نه  مثل اون وقتی که داداشم آپاندیسشو عمل کرده بود،شاید بازم بیشتر مثل اون

موقعی که بابابزرگم برا همیشه رفت،رفت پیش خدا...نمی دونم شاید نتونم بگم چقدر.....اما دلم خیلی گرفته!

دلم گرفته از این شهر از این مردم می دونم بده که بگم اما حتی از خدا.

به همون خدا درست نیست ،یه نفر این همه منتظر باشه ،یه نفر این همه تنها باشه ، یه نفر این همه دور باشه

اونم کسی که این همه خوبه ، این همه نزدیکه ...

کاش می اومد ،تورو خدا بیا ،خواهش میکنم به قداست هرچی خوبی تو دنیاست بیا ،میدونم ما ارزششو نداریم اما تو به خوبی خودت بیا

نمی خوام بگم (شاید این جمعه بیاید شاید)می خوام داد بزنم همین جمعه داره میاد....چقدر خوب بود اگه می شد.

فقط بدون که ما با ولایت زنده ایم.... تا زنده ایم رزمنده ایم

ببخشید ....ببخشید...ببخشید

از طرف همه ما شیعیان ،حالا امشب برا قبولی توبه ما دعا کن تا لیاقت دیدنتو پیدا کنیم ...تورو مادرت قسمت میدم

....

..

.

 

 


ارسال شده در توسط فریده زندگانی
   1   2      >