آره دلم گرفته!
خیلی دلم گرفته!
دلم می خواست بتونم بگم دلم تنگ شده .....
اما،نمی تونم و چقدر بده!
چون هیچ وقت ندیدمش که بگم دلم براش تنگ شده مجبورم بگم دلم گرفته.
مثل اون وقتی که مامان 2هفته رفته بود کربلا و جاش تو خونه خیلی خالی بود،نه مثل اون وقتی که داداشم آپاندیسشو عمل کرده بود،شاید بازم بیشتر مثل اون
موقعی که بابابزرگم برا همیشه رفت،رفت پیش خدا...نمی دونم شاید نتونم بگم چقدر.....اما دلم خیلی گرفته!
دلم گرفته از این شهر از این مردم می دونم بده که بگم اما حتی از خدا.
به همون خدا درست نیست ،یه نفر این همه منتظر باشه ،یه نفر این همه تنها باشه ، یه نفر این همه دور باشه
اونم کسی که این همه خوبه ، این همه نزدیکه ...
کاش می اومد ،تورو خدا بیا ،خواهش میکنم به قداست هرچی خوبی تو دنیاست بیا ،میدونم ما ارزششو نداریم اما تو به خوبی خودت بیا
نمی خوام بگم (شاید این جمعه بیاید شاید)می خوام داد بزنم همین جمعه داره میاد....چقدر خوب بود اگه می شد.
فقط بدون که ما با ولایت زنده ایم.... تا زنده ایم رزمنده ایم
ببخشید ....ببخشید...ببخشید
از طرف همه ما شیعیان ،حالا امشب برا قبولی توبه ما دعا کن تا لیاقت دیدنتو پیدا کنیم ...تورو مادرت قسمت میدم
....
..
.